بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش

وین سوخته را محرم اسرار نهان باش

.....

خون شد دلم از حسرت آن لعل روان بخش

ای درج محبت به همان مهر و نشان باش


تابر دلش از غصه غباری ننشیند

ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش