گفته بودم که سعی میکنم که کمتر صحبت کنم
یه فایل صوتی اما میگذارم که مال قبل هست
صدام خوب نیست نویزم زیاد داره، اما دوست داشتم یادگاری اینجا ثبت بشه
گفته بودم که سعی میکنم که کمتر صحبت کنم
یه فایل صوتی اما میگذارم که مال قبل هست
صدام خوب نیست نویزم زیاد داره، اما دوست داشتم یادگاری اینجا ثبت بشه
در راستای تلاشی که این روزها دارم برای حرف نزدن و سکوت
و حذف یک سری کارها از برنامه ی روزانه
و اینکه واقعا حرفی هم برای گفتن ندارم
سعی میکنم اینجا کمتر بنویسم!
مگر اینکه واقعا چیز به درد بخوری داشتم که توی این دفتر مجازی بنویسم یا مسئله ای بود که نیاز به ثبت داشت یا موردی باشه که بتونم با دوستان مجازی به اشتراک بگذارم.
پ ن :این شعر رو خیلی وقت پیش گفته بودم:
از می و مستی جوابم کرده اند
در میان آتش آبم کرده اند
چند روزی فارغ از عشقش شدم
در سحرگاهان به خوابم کرده اند
اما چیزایی که واقعا حالمونو بد کرد یکیش مثل قضیه ی آقای یونسی بود که دهن بی خاصیتشو باز کرده بود و لجن پراکنی کرده بود
و بعدش سکوت و انفعال دستگاه دیپلماسی در مقابل عربستان به مناسبت های مختلف
بعدش هم خبر مذاکرات که واقعا از بعضی جهات خوشحال کننده بود اما از بعضی جهات نا امید کننده و عصبانی کننده
خدا رو شکر یک پیشرفتایی کردیم و دیگه حاضر نیستیم از بعضی حقوق خودمون بگذریم. و به قول یکی از نماینده ها: « اون زمانی که بگیم نفت بو میده گذشته ! » و حتی حسن روحانی هم فهمیده که زمانش گذشته !
البته حتما اگر مایل باشید از سوهان مرحوم فردو و پسران براتون سوغات میارم تا بخورید و تلخی زور و استکبار رو کاملا بچشید!
درین که سلطان حسن روحانی و جناب ظریف الممالک از ترس انتخابات های آتی به هر دری میزدن که توافق کنن شکی نیست
اما واقعا خود اوباما هم نمیدونست که حاضرن به نیابت از کل مردم ایران از خیر فردو بگذرن و ذخایر اورانیوم رو دود کنن بره هوا و ...
اولین اتفاقی که قبل از سال جدید افتاد سفر خوب و باحالی بود که با دوستان به خوزستان داشتیم
خیلی باحال بود
خیلی چسبید
عکساشم بیاد میذارم
گرچه مناطقی که دوست داشتم برم نتونستم، مثل هویزه و فکه و شرهانی و اروند و ...
اما شلمچه و طلاییه و منطقه فتح المبین و شوش رو رفتیم که بعد از سه سال دوری واقعا روحیه بخش بود.
مجید و مسیح و محمد رضا و علی هاشمی بودن که جذابیت سفر رو چهار برابر میکردن!
البته آقا مجیدم که باهاش آشنا شدیم جذابیت سفر رو پنج برابر کرد
و بقیه ی بچه های باصفای حوزه هنری و موسسه طلوع که به تدریج جذابیت سفر رو چندین برابر میکردن ؛)