اما چیزایی که واقعا حالمونو بد کرد یکیش مثل قضیه ی آقای یونسی بود که دهن بی خاصیتشو باز کرده بود و لجن پراکنی کرده بود
و بعدش سکوت و انفعال دستگاه دیپلماسی در مقابل عربستان به مناسبت های مختلف
بعدش هم خبر مذاکرات که واقعا از بعضی جهات خوشحال کننده بود اما از بعضی جهات نا امید کننده و عصبانی کننده
خدا رو شکر یک پیشرفتایی کردیم و دیگه حاضر نیستیم از بعضی حقوق خودمون بگذریم. و به قول یکی از نماینده ها: « اون زمانی که بگیم نفت بو میده گذشته ! » و حتی حسن روحانی هم فهمیده که زمانش گذشته !
البته حتما اگر مایل باشید از سوهان مرحوم فردو و پسران براتون سوغات میارم تا بخورید و تلخی زور و استکبار رو کاملا بچشید!
درین که سلطان حسن روحانی و جناب ظریف الممالک از ترس انتخابات های آتی به هر دری میزدن که توافق کنن شکی نیست
اما واقعا خود اوباما هم نمیدونست که حاضرن به نیابت از کل مردم ایران از خیر فردو بگذرن و ذخایر اورانیوم رو دود کنن بره هوا و ...
البته اینم بگم اینا همونایی نیستن که میرن توی پارک به هم آب می پاشن! یا اونایی نیستن که میرن توی ختم فلان خواننده به هم شماره میدن! اصلا این جشن و بزن برقص هم همه اش از عرق ملی سرچشمه میگیره!
واقعا جشن هم داره
برای اینکه چند کشور قلدر و دروغگو اومدن حق مارو سلب کردن و مارو تحریم کردن و ما هم ارزش بالایی برای توهم و دروغ این ها قائل شدیم. اونوقت ما از حقوق اصلی خودمون گذشتیم و هزار تا امتیاز دادیم تا اعتماد این ها رو جلب کنیم و یک سری از حقوق دیگه ی ما رو بهمون پس بدن ( آیا بدن ، آیا ندن! )
اونوقت واقعا باید جشن برگزار کنیم و این پیروزی ملی رو خجسته بداریم!! شما هم باید احساس افتخار کنید! یعنی باید بکنید !
حالا بگذریم که سینه سپر کردن جناب آقای ظریف و کلا اساس مذاکرات پشتوانه ی دیگه ای داره که هر ذی شعوری با یک اوپسیلون درک و عقل میتونه بهش پی ببره
یکی منو از برق بکشه !