عادت کردیم که ناراضی باشیم!

از دماغمون، از ریختمون، از سر تاس و قد کوتاهمون!


از لاغری و چاقیمون! از نداریمون، از ساعت کاری یا بیکاریمون!

از رفیقا و آشناها ...

حتی از خدا هم! عادت کردیم که ناراضی باشیم!


تنها چیزی که ازش راضی هستیم، همون خودِ خودِ خودمونیم!

فقط از خودمون راضی هستیم!

انگار نه انگار هزار تا اخلاق گند و ناپسند داریم و جیگر دیگران رو خون کردیم!

لبخند تلخ مسخره ی رضایت از خود روی لب تک تکمون هست، فقط باید ببینیمش!


همین خودخواهی و از خودراضی بودن ماست که انقدر دست و پامون رو بسته!

چرا ما آدما هیچی نمی فهمیم؟؟


چرا نمیفهمیم کجا باید راضی باشیم و کجا باید ناراضی باشیم؟