سامرا مقصد بعدی بود ...

بعد از ترک کاظمین بعد از چند کیلومتر به حرم سید محمد پسر امام هادی رسیدیم، اونجا نماز خوندیم و به سمت سامرا حرکت کردیم!

در مسیر در فواصل خیلی کوتاه حضور نیروهای نظامی که بیشتر هم مردمی بودن قابل توجه بود.

سامرا که شنیده بودم به دلایل امنیتی همیشه خلوت بوده، این بار واقعا شلوغ بود به حدی که قید داخل حرم رفتن رو زدیم چون واقعا مردم اذیت میشدن ...

صف گرفتیم و داخل یک چادر ساکن شدیم.

پسرعموی همیشه در صحنه هم یک حمام خوب پیدا کرد که اونجا دایر شده بود و رفتیم یه دوش گرفتیم که واقعا خستگیمون در رفت


احساس میکنم بهره ای که از سامرا بردم خیلی کم بود ...

ظرفی برای درک و حس کردن اونجا با خودم نبرده بودم ...

به هرحال قسمت این بود


صبح روز بعد حرکت کردیم به سمت نجف